…
گذشته آب، از سرو ا گردن حلق آویزم
هر چیو نچسبون بهم خیلی وقته قاطی بحثا نیستم
من تو لجنم مشتریا لیستن
،مرداب جا تنبیه
شکی نذاشت واسم اجتماع بی تردید
لنگه سواله
،خط خطی نکن رو صفحه محاله
به جواب برسی
نوشته ثابته زمان بگذره نمیگذرم ازش
لجنه لجن
دنیا زخماش همش نشست رو بدن
ا همه خوردو تش افتاد تو لجن
لجنه لجن
سرنوشت
هم خوابی دست بکش
حرف وچش حقیقتو باس بگن افتاد
هنر که غلافه مجله هشدار
تعریف الکی توام که خوشحال.
چاییدی په…
لجنه
لجن
بزن بیرون ا این آشغالدونی
اینجا گرگو میش قروقاتی،مغذو چاپیدن
عذت وافتخار عبرتو مالیدن.
چه فرقی میکنه شب باشه یاروز
وقتی لحظه ها رو روال نی هیچ موقع
کجا ها میگردی.
تو پارکا ولگردی
پلاکو چه کردی. ؟
زیر خاک دفنه
پاش بیوفته دقیقا کی میای تو عرصه؟
همش حرفه نه
خستم بس که گفتم و نشد
آینده پر,
معماها بیخود
طرح میشن حاجی
از صف بیا بیرون معرکه پاشید…
اصلحه بی خشابو مصلحت ناجیت
یه فکر یه ایده آیندرو
به نفع تو که هیچ به نفع کل دنیا تغییر میده
به شرطه عدالت…